شهرام احمدی (۱)
الف- معرفی کتاب
سفر نظریهها چنانکه در توضیحات پشت جلد آن آمده است: «کتابی است درباره مواجههی ما – ایرانیان – با نظریهها در چهارچوب استعارهی سفر که نه تنها راوی نظریه را همچون مسافری در نظر میگیرد که تجربههایش از سفر را در قالب نظریه باز میگوید که نظریه نیز همچون کاشف و توریست به سرزمینهای گوناگون سفر میکند و در مواجهه با زمینههای متفاوت بازتفسیر میشود و تغییر میکند. عباس کاظمی که استاد برجستهی جامعهشناسی و مطالعات فرهنگی است و آثار پیشین او مورد استقبال قرار گرفته است، این کتاب را در ادامهی بحث نظریهزدگی تألیف کرده است و در آن به این بحث میپردازد که چرا در کشورهایی مانند ایران نظریهها موجوداتی کمتحرک، ساکن و غیرقابلتغییر فرض میشوند و آیا نظریههای علوم انسانی در ایران سفری بیبازگشت دارند؟ این کتاب برای متخصصان و همهی علاقمندان علوم انسانی در ایران راهگشاست».
ساختار کتاب از پنج فصل به همراه یک مقدمه و مؤخره تشکیل شده که فصل اول، به مفهوم نظریه و نسبت آن با استعارهی سفر اختصاص دارد. در فصلهای دوم و سوم به ترتیب، چکیدهای از آرا و ایدههای ادوارد سعید و جیمز کلیفورد درباره سفر نظریهها و تحولات سفر و تاثیرات آن بر سفر نظریهها مورد بحث قرار گرفته است. سفر مفاهیم و اجزاء خردتر نظریهها موضوع فصل چهارم این کتاب است و در فصل پنجم نیز بر اساس دیدگاههای ریون کونل و مایکل بوراووی درباره نابرابریها و شکاف میان نظریههای شمال و جنوب به جریان یکطرفه نظریهها اختصاص یافته است. مؤخره کتاب نیز با عنوان سفر بیبازگشت با مروری بر مباحث کتاب، در اصل مقدمهای را برای ادامهی این مبحث در جلدهای آتی کتاب فراهم کرده است.
چاپ اولِ کتاب سفر نظریهها در تابستان ۱۴۰۱ و در ۱۵۰ صفحه توسط نشر اگر با قیمت ۸۸.۰۰۰ تومان منتشر شده است.
ب: نحوهی آشنایی با کتاب و اهمیت آن
آثار حوزهی جامعهشناسی و مطالعات فرهنگی برای من به جز خردهعلاقههای شخصی، دریچهی دیگری است برای فهم آنچه در دنیای تبلیغات و برندسازی میگذرد، بنابراین همین ابتدا باید تصریح کنم که در ادامه آنچه دربارهی این کتاب و سفر نظریهها آمده مرتبط با چنین نظرگاهی است (۲).
در ویدیوهای معرفی این کتاب، نویسندهی محترم از موقعیت دشواری سخن گفت که در یک سفر پژوهشی به آمریکا و حضور در میان همکاران غربیاش، ایشان با این پرسش جدی مواجه شده است که به عنوان یک جامعهشناس ایرانی به جز نظریات پارسونز، دورکیم، وبر و سایر اندیشمندان غربی از چه چیزی میتواند با آنها سخن بگوید. تجربهی مشابهی را به یاد میآورم از روزهای بعد از برجام ۲۰۱۵ که مدیران شرکتها و آژانسهای تبلیغاتی اروپایی را برای جذب فرصتهای تجاری و همکاریهای منطقهای روانهی ایران کرده بود. بارها به وضوح میدیدم که در جلسات مشترک هنگام گفتگو درباره مفاهیم و مدلهای تبلیغات و برندینگ چقدر دست ما برای استناد به روشها و مدلها و دستاوردهای برندهای ایرانی خالی است و مباحث تخصصی به ناچار میرود به سمت آنچه که از برندهایی مثل نایکی، اپل، هارلیدیویدسون، کوکاکولا و نظایر آن خوانده یا شنیدهایم و موردپژوهیها یا نمونههای موفق ایرانی – چنانچه به شکل مستندی هم وجود داشته باشد – در چنین بزنگاههایی دست کم به ذهن فراخوانی نمیشوند. سخن گفتن از این برندهای جهانی در چنین موقعیتهایی نه تنها معرف ظرفیتها و تواناییهای خاص ما نیست، بلکه هیچ تازگی و هیجانی را برای مخاطب غربی ایجاد نمیکند.
بیان چنین تجربهی مشابهی از طرف نویسنده مرا مصممتر کرد که در کوتاهترین زمان ممکن این کتاب را تهیه و به شکل پیوسته تقریبا در یک شبانهروز مطالعه کنم.
سر و کار پیدا کردن یک فعال حوزه برندسازی و تبلیغات با کتابهای جامعهشناسی و مطالعات فرهنگی احتمالا دلایل و ضرورتهای دیگری هم پیدا میکند، چنانکه در سالهای اخیر چند مرتبه جهت ارزیابی و تکمیل سرفصلهای رشتههای مرتبط با تبلیغات از سوی آموزشگاهها و یا بعضی دانشگاهها طرف مشورت قرار گرفتهام، و نحوهی تلاقی این رشتهها به خصوص در درسهایی مثل جامعهشناسی تبلیغات، شناخت رفتار مصرفکننده و نظایر آن بینیاز از هر توضیح بیشتری است.
از طرف دیگر، رویکردهای فرهنگی و کامیونیتیمحور در ادبیات جدید و جهانی حوزه تبلیغات و برندسازی هم کارکردها و طرفداران خاص خود را پیدا کرده چنانکه در سالهای اخیر برای من هم به مساله اصلی تبدیل شده است به شکلی که با سرک کشیدن در آثار رشتههای مرتبط، همواره به دنبال دستیابی به یک فهم نظاممند از این رویکردها بودهام. بنابراین با این چشماندازها و چنین تجربههایی به سراغ این کتاب رفتم که به نظرم ویژگی اصلی آن بهرهگرفتن از تفکر، تأمل و تازهترین تجربههای مرتبط با جامعه ایران است، و میتواند راه تازهای به مفاهیم و نظریههای مورد نیاز و رسیدن به زبان و معانی مشترک باز کند.
ج- نکاتی در نقد کتاب
«این تقابل دوقطبی میان «نظریه» و «زندگی» تا حد زیادی گمراهکننده است. همهی جوانب زندگی اجتماعی از بعضی جهات نظری هستند: حتی گزارههایی به ظاهر انضمامی و تردیدناپذیر چون «نمک را به من بده» و «گربه را بردم بیرون» نیز مباحث نظری خاصی را، ادعاهایی بحثپذیر دربارهی طبیعت جهان با خود به همراه میآورند».
تری ایگلتون
۱- درباره عنوان و ساختار کتاب
عنوان کتاب سفر نظریهها چنانکه در متن هم تأکید شده ترکیبی استعاری است. اما استعارهی سفر با همهی جذابیتها و آوردههایی که برای این کتاب به همراه دارد، ملاحظاتی را پیش میکشد که توجه به آنها خالی از فایده نیست. اول اینکه سفر متضمن نوعی کنده شدن – ولو اینکه موقتی باشد – از مبدأ و حرکت به جایی دیگر است، چنانکه مبدأ را با غیاب امر سفرکرده مواجه میکند در حالی که در مورد نظریهها چنین غیابی در مبدأ و خاستگاه اولیهشان اتفاق نمیافتد. هر نظریهی مفروض، در مبدأ و مقصدهای جدیدش «حضور»ی همزمان دارد. با این توضیح، نظریهها حتی در بیانی استعاری، به واسطهی فراهم کردن امکانی برای این زندگی همزمان، نه با سفر بلکه با مفاهیمی مثل انتقال، استنساخ، ترجمه، گزینش، تفسیر، اشاعه، اقتباس، برداشت، صدور، وام گرفتن و نظایر آنها همنشینی معنادارتری برقرار میکنند. هر چند تمام این مفاهیم مرتبط در بخشهای گوناگون کتاب مورد اشاره و استفاده قرار گرفته است، اما نوع بخشبندی مطالب موجب پراکندگی این مفاهیم شده است به نحوی که امکان یک مقایسهی نظاممند بین این مفاهیم را فراهم نمیکند و پاسخ این سؤال که هر کدام چه نسبتی با مفهوم سفر نظریهها برقرار کرده است را به تعویق میاندازد.
دوم اینکه انتخاب عنوان سفر نظریهها حتی در مقام استعاره، با فرافکن کردن نیتمندیهای احتمالی و هدفهای انسانی به خود نظریهها، (در مقایسه با سایر انتخابهای ممکن و مفاهیمی مثل انتقال، تفسیر، ترجمه و غیره) موجد القای نوعی خودآیینی تام و تمام به نظریه است. هرچند مثالها و فصلهای کتاب به طور ضمنی نشان داده است که نظریهها را «به سفر میبرند» یا «به سفر فرا میخوانند» گاهی کشانکشان به جغرافیا، موضوع یا زمینهای دیگر. به نظرم این موضوع نیاز به تصریح بیشتری دارد و میتوان سفر نظریهها را در ارتباط با مفاهیمی همچون «رانش» و «کشش» در نظر گرفت یا از وضعیتی بینابین سخن گفت که زمینهمند شدن نظریهها به ابتنا و به واسطهی آن محقق میشود. به هر حال به جز عنوان روی جلد، شکل گرفتن چنین ابهامی برای مخاطب و مستقل فرض کردن سفر نظریهها از نیتها و خواستهها در بخشهای دیگر هم محتمل به نظر میرسد؛ به خصوص در قسمتی از کتاب که با به کارگرفتن تعبیر جالب «نظریههای سفرپذیر» به کیفیتها و ویژگیهایی اشاره شده است که بخت یک نظریه را برای سفر افزایش میدهد.
ضربالمثلی آلمانی میگوید: « کسی که به سفر میرود همیشه حدیثی برای گفتن دارد و مردم هم قصهگو را کسی تصور میکنند که گویی از سفری دور میآید.
والتر بنیامین
۲- کتاب چه هدفی را دنبال میکند و تا چه حد به آن هدف نزدیک شده است؟
آن طور که در مقدمه ذکر شده، کتاب با اتکا به استعارهی سفر در پی «نشان دادن شیوهی مواجههی خلاقانهی ما با نظریهها» است و این هدف را در خلال جلب توجه به «آسیبی که از طریق مواجهه با نظریهها در ایران به وجود آمده است» دنبال میکند. در بخشهای قبلی به ویدئوهای معرفی کتاب و پرسشهایی که در خلال سفر نویسنده به آمریکا برای او پیش آمده است اشاره کردم که انگیزهی نوشتن کتاب بوده تا یکی از مهمترین دریچههای نظریهسازی و نظریهپردازی را به بحث بگذارد. چنین هدفگذاریهایی در معرفی کتاب و به خصوص متن پشت جلد آن به این توقع در مخاطب دامن میزند که آنچه در انتهای سفر به دست خواهد آورد تصویری از سفر نظریهها در ایران و سرنوشت آنها است اما به جز اشارات کوتاهی در مقدمه و مؤخره، این مهم را تا نگارش جلدهای بعدی به تعویق میاندازد. گویاترین پاسخ به این سؤال که کتاب تا چه حد به هدف خود نزدیک شده است، را در انتهای مقدمه (صفحهی ۲۲) میتوان یافت که مؤلف، این کتاب را به عنوان مقدمهای در آغاز یک برنامهی پژوهشی معرفی کرده است. در عین حال آنچه در فصلهای پنجگانه به تفصیل آمده، کوششی است درخور و ضروری برای پیمودن این مسیر، که ضمن تشریح ایدهی سفر نظریهها به عنوان یک متاتئوری (فرانظریه) و بیان تاریخچه و پیشینهی موضوع، با به بحث گذاشتن نظریهپردازان اصلی، مفاهیم و مصالح مورد نیاز این سفر را در اختیار مخاطب قرار میدهد.
۳- درباره مضامین اصلی و اولویت موضوعات
در ایدهی سفر و در بحث از زمینهمند شدن نظریهها آنها را نمیتوان منتزع و مستقل از علوم، رشتهها، مدلها، روشها، رویکردها، سنتها و مکاتب نظری در نظر گرفت در حالی که کتاب فقط به اجزاء نظریهها – مواردی مثل سفر مفاهیم- پرداخته است و درباره مجموعههای بزرگتری که نظریه خود جزئی از آن است اظهار نظر چندانی نمیکند. این موارد، به خصوص در ورود نظریهها در قالب رشتههای جدید به ایران و حتی در رشتههایی مثل تبلیغات و مدیریت برند که از سفر به دانشگاهها و ساختار رسمی آموزش عالی ایران بازماندهاند اهمیت بیشتری پیدا میکند، ضمن اینکه تأمل در مورد محملها و وسیلهی سفر نظریهها و نسبتی که این ایده با مناسبات حاکم بر کتابها، مقالهها، سخنرانیها برقرار میکند شاید دریچههای دیگری به فهم این موضوع باز کند.
به نظر میرسد که روایت کتاب و نحوه پرداخت موضوع، به شکلی تعمدی از بحثی نظاممند و سرراست دربارهی نقش و اهمیت ترجمه و شیوههای تبادل فرهنگی در سفر نظریهها طفره میرود (۳)، اما این بحث را کنار نمیگذارد و با اشارههایی کلی در بخشهایی از متن، تعلیقی در روایت ایجاد میکند که مخاطب را همچنان همراه و در انتظار جلدهای بعدی نگه دارد.
در فضای دانشگاهی گاهی با چیزی مواجه هستیم که با اغماض میتوان آنرا برندسازی برای نظریهها و مفاهیم خواند. اتکا به ابزارهای اقناعی و راهبردهای رتوریکی در صورتبندی نظریهها موضوعی نیست که در بحث از سفر نظریهها بتوان به سادگی از کنار آن عبور کرد. بارها چنین پدیدههایی را – در درجات مختلف – شاهد بودهام که در تعبیری رادیکال میتوان آنرا «فروش نظریه» به جامعهی دانشگاهی نامید. حتی بعضی اشخاص که در رشتهی خود به مقام استادی شناخته میشوند با تمهیدات و شگردهای زبانی، چنان جامهای برای نظریهها و مفاهیم پیشین میدوزند که تشخیص و بازشناسی منابع اصلی را برای مخاطبان ناممکن میکند. پارهای از ملاحظات عرفی و اخلاقی در این نوشتار، اجازهی توضیح بیشتر و اشارهی مستدل به مصادیق این موضوع را نمیدهد در عین حال آنچه مورد تاکید قرار میگیرد ضرورت تأمل در مورد نسبت راهبردهای زبانشناختی با سفرپذیر کردن نظریهها است که جای آن در مباحث کتاب خالی است. علاوه بر آن، در این خصوص میتوان به برخی رویهها و عناصر عرفی در دانشگاهها و محافل علمی غربی اشاره کرد که در قالب تاییدیهها و ارجاعات و حمایتهای مشابه، به جای رقابتهای مخرب نوعی همکاری بین نظریهپردازان ایجاد میشود و ترویج و تثبیت یک نظریه را با سینرژی مواجه میکند که این مورد هم بر سرنوشت نظریهها و کیفیت سفر آنها اثرگذار است.
نکتهی بسیار مهمی که از مؤلف کتاب میتوان آموخت و جای آن در این کتاب و سایر آثار او خالی است، ملزومات رسیدن به یک برنامهی شخصی هدفمند پژوهشی برای محققان و اساتید دانشگاه است. آنطور که من برداشت میکنم، این مسأله هم با تجربههای زیستهی مؤلف همسو و همراستا است و هم میتوان آنرا دریچهای به فهم نظریهپردازی و موانع آن در ایران تلقی کرد. چنانکه با نگاهی به مجموعه آثار مؤلف این کتاب میتوان به مضامین مرتبط و مفاهیم مشترکی رسید که طی مدت دو دهه برای او امکان تمرکز و فهم عمیقتر نسبت به یک حوزه مطالعاتی را فراهم کرده است. مستند کردن تجربهها و گفتگوی مؤلف در این زمینه با گروههای پژوهشگران، از حیث بازاندیشی در رویکردها، روشهای برنامهریزی، سبک زندگی پژوهشی و حتی تغییر در سبک ارتباطی و منش شخصی، میتواند تغییری در وضعیت موجود را پایهگذاری کند و به تدریج بخشی از مخاطبان او را به مرتبهای ارتقا بدهد که واجد شئون تولید نظریه و نظریهپردازی است.
۴- نکات پایانی
از نظر شیوه و سبک نگارش، این کتاب متن روان و بیتکلفی دارد و همراهی مخاطب با مباحث آن دچار وقفه و سختی نمیشود. در متن کتاب به جز یک مورد نقل قول نامشخص که در پانویس صفحه ۶۰ آمده است، به غلطهای تایپی و املایی چشمگیری برنخوردم، در آن یک مورد هم با توجه به منطق متن در آن بخش به نظر میرسد که کتاب به شکلی تعمدی جملهای مبهم و پرغلط را در جهت تقویت استدلالهای خود انتخاب کرده و غلطهای آن را بدون تغییر حفظ کرده است.
در مقایسه با آثار قبلی نویسنده، اینطور به نظرم میرسد که سبک روایت و شیوهی نگارش این کتاب به شدت تحت تأثیر متون مردمنگارانه قرار گرفته است، هرچند این برداشت – حتی اگر به واقعیت نزدیک باشد- فینفسه فاقد دلالتهایی است که بتوان آنرا یک امتیاز ویژه و یا یک نقص در سبک نگارش تلقی کرد. ضمن اینکه توجه به تفاوتهای موضوع کتاب با سایر آثار نویسنده که اقتضاهای خاصی را در سبک نگارش و شیوهی روایتگری میطلبد به خصوص در بخشبندی تحلیلها، مفاهیم و مباحث کتاب ضروری است.
نگارش این کتاب با وجود پانویسهای فراوان، توضیحات کافی و اشارههای بهجا به معادلهای انگلیسی در کنار ارجاعدهیهای دقیق و منظم، تصویری از صداقت، مسئولیتپذیری و گشادهدستی به متن بخشیده و به موازات محتوای روزآمدی که محصول تأملها و تجربههایی برخاسته از جامعه ایران است، کتاب را به اثری خواندنی و جذاب تبدیل کرده است.
پانویسها
۱. پژوهشگر تبلیغات و مشاور ارتباطات برند
۲. سالها بود که دورادور نوشتهها و گفتههای نویسندهی این کتاب – جناب دکتر کاظمی- را دنبال میکردم، اما به گمانم سالهای ۱۳۸۷ یا ۱۳۸۸ بود که به شکلی اتفاقی یکی از دانشجویان ایشان با من تماس گرفت که برای درس جامعهشناسی تبلیغات (دوره کارشناسیارشد ارتباطات دانشگاه تهران) یکی از جلسات کلاس را در فضای یک شرکت تبلیغاتی برگزار کنند،تا دانشجویان با حضور در فضای عملی و واقعی تولید آگهیهای تلویزیونی، به تصویر شفافتر و تجربهی ملموستری نسبت به تبلیغات برسند (البته پشت صحنهی پرماجرای برگزاری آن کلاس و اتفاقات عجیب و غریبی که درست یک روز قبل از آن جلسه در استودیوی تولید شرکت ما افتاد خودش حکایت جالبی دارد که اینجا مجالی برای شرح آن نیست). به هر حال آن کلاس برگزار شد و همانجا بود که متوجه شدم نگاه او به دانشگاه، نوع مواجههاش با کلاس و روش آموزشیاش با وضعیت غالب و متداول در دانشگاهها متمایز است. در نهایت، برداشت من از نوع دغدغهها و برنامهی علمی نویسندهی این کتاب در کنار ماجرای برگزاری آن کلاس، مرا ترغیب کرد که در طول این سالها همواره آثار ایشان را جدیتر پی بگیرم و هر جا که نیاز بوده به عنوان یک منبع آموزنده و مطمئن به آنها مراجعه کنم.
۳. در همراهی با جلد آغازین سفر نظریهها و در مواجههام با پرسشهایی دربارهی تواناییها و کاستیهای مربوط به زبان فارسی، و تأثیراتی که ایدهی سفر نظریهها از وضعیت حاکم بر ترجمهها میگیرد، کتابهایی مثل الهیات ترجمه (والتر بنیامین)، زبان باز (داریوش آشوری) یا دربارهی ترجمه (پل ریکور) ایدهها و سرنخهایی را در تکمیل مباحث کتاب فراهم کرد. این به معنای توصیهای به مخاطب نیست و در اینجا فقط تجربهام را با خوانندگان این متن به اشتراک میگذارم. در حرکت به سمت ایستگاههای بعدیِ این سفرِ پربار و جذاب همچنان همراه و منتظر مؤلف خواهیم ماند.
منابع:
عباس کاظمی (۱۴۰۱). سفر نظریهها، تهران: نشر اگر
تری ایگلتون (۱۳۸۶). اهمیت نظریه، ترجمه امیر احمدیآریان و همکاران، تهران: حرفه هنرمند.
والتر بنیامین (۱۳۸۶). قصهگو؛ تأملاتی در آثار نیکلای لسکوف، ترجمه مراد فرهادپور و فضلالله پاکزاد، فصلنامه ارغنون، ۹ و ۱۰، صص ۲۵-۱.
والتر بنیامین (۱۳۹۲). الهیات ترجمه، ترجمه امید مهرگان، تهران: رخداد نو
پل ریکور (۱۳۸۶). درباره ترجمه، ترجمه مرتصی بحرانی، تهران: پژوهشگاه مطالعات فرهنگی و اجتماعی
داریوش آشوری (۱۴۰۰). زبان باز؛ پژوهشی درباره زبان و مدرنیت، تهران: نشر مرکز.
چاپ اولِ کتاب سفر نظریهها در تابستان ۱۴۰۱ و در ۱۵۰ صفحه توسط نشر اگر با قیمت ۸۸.۰۰۰ تومان منتشر شده است.
تری ایگلتون
والتر بنیامین
تری ایگلتون (۱۳۸۶). اهمیت نظریه، ترجمه امیر احمدیآریان و همکاران، تهران: حرفه هنرمند.
والتر بنیامین (۱۳۸۶). قصهگو؛ تأملاتی در آثار نیکلای لسکوف، ترجمه مراد فرهادپور و فضلالله پاکزاد، فصلنامه ارغنون، ۹ و ۱۰، صص ۲۵-۱.
والتر بنیامین (۱۳۹۲). الهیات ترجمه، ترجمه امید مهرگان، تهران: رخداد نو
پل ریکور (۱۳۸۶). درباره ترجمه، ترجمه مرتصی بحرانی، تهران: پژوهشگاه مطالعات فرهنگی و اجتماعی
داریوش آشوری (۱۴۰۰). زبان باز؛ پژوهشی درباره زبان و مدرنیت، تهران: نشر مرکز.