درباره نقد تبلیغات- بخش اول

صنعت تبلیغات ایران و فعالیتی به نام نقد

با نگاهی به سایت‏‌ها و نشریات حوزه بازاریابی و تبلیغات، به نظر می‏‌رسد که مبحث نقد آثار و فعالیت‌‏های تبلیغاتی آن هم به شکل منسجم و تخصصی در کشور ما با کمبودهای زیادی مواجه است. معدود نوشته‏‌هایی که در شکل پژوهش‏‌های دانشگاهی در قالب پایان‏نامه‏‌ها و مقالات علمی- پژوهشی به انجام رسیده، عمدتاً محدود به روش‌‏های آماری و تأثیرسنجی تبلیغات است. این محدودیت‏‌ها و سایر ملاحظات روش‏‌شناختی، موضوع دیگری است که بعدها به طور مستقل به آن خواهیم پرداخت.

 در اینجا چنانچه فرایند تبلیغات را در ساده‏‌ترین مدل ممکن، مطابق شکل زیر شامل عناصر فرستنده، گیرنده (مخاطب)، پیام و رسانه در نظر بگیریم، پژوهش‌‏های حوزه تبلیغات کشور در فضای آکادمیک این رشته، غالبا به مخاطبان و تأثیرات پیام بر آنها و همچنین در مواردی به ساختار و محتوای آگهی‏‌های تبلیغاتی پرداخته‌‏اند و سایر عناصر این مدل، یعنی ساختار مؤسسات رسانه‌‏ای، وضعیت تولیدکنندگان پیام، نحوه کار آنها، چگونگی توافق و تعامل شرکت‏‌های تبلیغاتی با مشتریان،آیین‏‌ها و شیوه‏‌های تولید آگهی‏‌های تبلیغاتی در کشور، کمتر مورد توجه قرار گرفته است.

فرستنده (تولیدکنندگان آگهی) ——– پیام/رسانه ———-گیرنده (مخاطبان)

نقد تبلیغات؛ تفاوت نقد و کامنت

 از سوی دیگر، در مورد نقد آگهی‌های تلویزیونی، تابلوها، عکس‏‌ها و سایر اقلام تبلیغاتی، در وبلاگ‌ها و نشریات مرتبط، گاهی مطالبی منتشر می‏‌شود که اساساً آنها را نمی‌‏توان در قلمرو فعالیتی به نام «نقد» قلمداد کرد. برداشت‏‌های سلیقه‌‏ای و کلی‏‌گویی درباره یک اثر، در حد اینکه فلان آگهی تلویزیونی یا بیلبورد، «قشنگ» یا «مزخرف» است، کامنت یا نظر شخصی نویسنده است و اطلاعات چندان مفیدی به مخاطب نمی‏‌دهد. نقد آثار تبلیغاتی، فعالیتی میان‌رشته‏‌ای است که مبتنی بر نظریه‏‌ها و دانش تخصصی تبلیغات، و با بهره گرفتن از علوم دیگر؛ جنبه‏‌هایی خاص از یک اثر را مورد واکاوی و تحلیل قرار داده و در جهت ارتقای دانش تخصصی مخاطبان عمل می‏‌کند.

این مبحث را در نوشته‏‌های بعدی پی خواهیم گرفت و مسائل این حوزه را حتی‏‌الامکان با ذکر مثال و معرفی منابع ادامه خواهیم داد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

2 × دو =